هدف از این نگارش، مطالعه، بررسی و نقد دوره چهلساله پیریزی نظام آموزشی معماری در دانشکده هنرهای زیبا است. این دوره از شکلگیری آموزش آکادمیک معماری در سال ۱۳۱۹ آغاز میگردد و تا پیش از انقلاب فرهنگی امتداد مییابد و بر اساس نقاط عطف تبیین شده، شامل دو دوره اصلی قابل تمایز میباشد. شناخت و بررسی این دورهها ازاینجهت که شیوه آموزش معماری در زمان حاضر در کشور ما ریشههای عمیقی در نحوه آموزش این دو دوره دارد، زمینه مناسبی را برای شناخت بهتر شرایط حال حاضر و برنامهریزی در راستای ارتقاء آموزش معماری فراهم خواهد نمود.
کتاب حاضر شامل دو فصل اصلی است. فصل اول متمرکز بر دوره اول و فصل دوم متمرکز بر دوره دوم آموزش در دانشکده هنرهای زیبا خواهد بود. در این راستا هر فصل با معرفی پرسشهای طرح شده در مورد دوره مربوطه آغاز میشود. سپس گامهای بررسی که شامل شناخت (گام اول) و نقد هر دوره و بررسی نقاط قوت و ضعف آن است (گام دوم) به صورت دو گفتار ذیل این دو فصل ارائه میشود. گفتار شناخت هر فصل متکی بر ۱۳ مؤلفه اصلی است. مؤلفهها بر اساس توجه به مشخصههای محتوایی و رویهای سیستم آموزش هر دوره استنباط شدهاند. قاعدتاً هر سیستم آموزشی دارای دو گروه ویژگیهای محتوایی و رویهای است. ویژگیهای محتوایی آموزش شامل مجموعه مفاهیم، موضوعات و سرفصلهای دروس است که شرایط لازم برای رسیدن به معیارهای دانشآموختگی را مهیا میسازد. ویژگیهای رویهای آموزش شامل ساختار تعریف شده اجرایی برای انتقال مفاهیم و فرایندهایی است که در انتقال دانش و مهارت مربوطه تأثیر میگذارد. بر این مبنا و همچنین با توجه به محتوای مصاحبهها و اسناد تاریخی بررسی شده، سیزده مقوله شاخص انتخاب گردید. از این سیزده مقوله ابتدا رویکردهای عمومی آموزشی در هر دوره تبیین میگردد. سپس ۵ مقوله مرتبط درزمینهٔ محتوای آموزش در دو دوره مدنظر با عناوین مقدمات آموزش معماری، دروس عملی طراحی، دروس نظری، دروس فنی، پروژه پایانی و ۷ مقوله مرتبط درزمینهٔ رویه آموزش دو دوره با عناوین آتلیهها، اساتید و تحویل و قضاوت پروژهها بهعنوان مقولات اصلی و آزمون ورودی، دفتر فنی، فعالیتهای فوقبرنامه و تعامل با سایر رشتهها بهعنوان مقولات فرعی رویهای معرفی و بررسی میشوند. نهایتاً در جمعبندی فصول اول و دوم پاسخ پرسشهای مطرحشده در آغاز هر فصل ارائه میشود.
گفتار پایانی به مقایسه تطبیقی دو دوره و نگاه به آینده در قالب پیشنهادها و راهکارهای عملی در راستای اصلاح آموزش معماری اختصاص مییابد.
بهمنظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت تدوین کتاب، از دو دسته منابع بهره گرفته شده است. دسته اول منابع شفاهی است که از مصاحبه با افرادی که در این دوره از آموزش دانشکده هنرهای زیبا بهعنوان استاد یا دانشجو حضور داشتند به دست آمده است. همچنین اسناد، منابع نوشتاری و تصویری و آنچه از ابتدای تأسیس دانشکده باقی مانده است، گروه دوم منابع را بهعنوان منابع مکتوب تشکیل میدهد.
با توجه به این که اطلاعات زوایای قابلتأملی از معماری معاصر ایران و مشخصاً در موضوع این تحقیق، دوره تکوین و شکلگیری آموزش معماری در حال از دست رفتن است، پرداختن هرچه سریعتر به چنین موضوعاتی از تاریخ معماری معاصر و جمعآوری و حفظ اطلاعات در این زمینه ضروری است.
بااینوجود، اگرچه کتاب موضوع و رویکردی تاریخی دارد، ولی تبیین تاریخ دانشکده هنرهای زیبا نیست. ازاینرو ادعایی در بیان روایت تاریخی کامل از دانشکده هنرهای زیبا، سیر حوادث، رخدادها و جزئیات آنها، معرفی شخصیتها و یا ارائه مرجع تاریخی از این نظر ندارد. بلکه همانگونه که بیان شد، بر موضوع نقد، تفسیر و تحلیل چگونگی آموزش معماری در دانشکده هنرهای زیبا و تحولات آن متمرکز است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.