“مبانی هنرهای تجسمی” با عنوان فرعی “ارتباطات بصری” اثری است که “غلامحسین نامی” آن را به نگارش درآورده است.
مدارس هنر، فرآیند آموزش هنر را با فرآیند خلق هنر هماهنگ نموده و بسیاری از رویکردهای دانشگاهی قدیمی و غیرضروری را به نفع آموزش “ارتباطات بصری” که سنگبنای همه بخشهای هنرهای تجسمی است، حذف کردهاند. در واقع از زمان تولد جنبش “امپرسیونیسم” که دیدگاه هنرمند را نسبت به طبیعت دگرگون کرد و بسیاری از قواعد و دیدگاههای گذشته را در زمینه نقاشی خصوصا در نورپردازی و رنگآمیزی طبیعت تغییر داد، چندین جنبش هنری پدید آمدهاند که هر کدام سبک خاص خود را به نمایش میگذارند. در نتیجه، چندین فلسفه و سبک پدید آمد و جهان هنرهای تجسمی را فتح کرد؛ جهانی که نقاشی، معماری، مجسمهسازی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی و چندین و چند هنر دیگر را شامل میشود. بازتاب این جنبش ها به طور طبیعی به هر گوشه از جهان گسترش یافت و تأثیر شگرفی بر آثار هنری هنرمندان در سراسر جهان داشت.
ضرورت تعدیلهای پیشرونده در فنون آموزش هنرهای تجسمی حدود سه دهه است که در جامعه هنری ایران اذعان شده است. برخی از هنرمندان فرهیخته و شایسته با تخصص و مطالعه در موضوع آموزش هنرهای نوین از دهه ۴۰ شروع به تدریس در دانشگاهها و هنرستانها نمودهاند. از همان زمان، ضرورت تشکیل کلاسهایی با محوریت “مبانی هنرهای تجسمی” و “ارتباطات بصری” در سطوح هنرستان و دانشگاه احساس شد. به منظور همگامی با این دوره و روشهای نوینی که در آموزش هنر به کار گرفته شد، تالیف کتابهایی نظیر “مبانی هنرهای تجسمی” نیز بیش از پیش اهمیت پیدا کرد و “غلامحسین نامی” که خود از سیاستگذاران برنامههای آموزشی هنر در آن دوره بود، مسئولیت تالیف کتاب مذکور را بر عهده گرفت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.